تصویر زیر آخرین عکس تهیه شده از ببر مازندران، مربوط به سال ۱۳۳۲ است. در آن سال سروان “احمد هنرور” در سفر به مینو دشت و کلاله، در مسیر روستای ”آق قمیش” متوجه حضور یک ببر بزرگ در بیشه زار شده، بلافاصله با شلیک گلوله این حیوان زیبا را از پای درآورده و با همران خود در کنار لاشه ببر عکس یادگاری میگیرند. پس از آن دیگر هیچ کس نتوانست از ببر ایران عکسی بگیرد.
آخرین گزارش از مشاهده ببر مازندران مربوط به سال ۱۳۳۷ است. درآن سال یک فرد ترکمن پس از مشاهده ببر در جنگل گلستان با مراجعه به پاسگاه ژاندارمری “شارلق” و گرفتن اسلحه، ببر را شکار میکند. از آن پس دیگر هیچ نشانی از ببر مازندران یافت نمی شود.
دلايل انقراض "ببر مازندران" متعدد بودند؛ مثل تخريب زيستگاه، شکار طعمههاي ببر و شکار خود اين حيوان زيبا. اما يکي از تلخترين موارد کشتار ببر مازندران که بسياري از کارشناسان محيط زيست، اين کشتار رو بيتائير در انقراض نسل "ببر مازندران" که محليها به آن "سِرخِ شیر یا مازرون ِببر" ميگفتند در سفر ظلالسلطان به شبه جزیره میانکاله رخ داده است.
او در کتاب خاطراتش سفر به جزیره میانکاله و شکار در آن منطقه را ذکر و اشاره میکند: "از شهر ساری به گلوگاه آمدیم … بعد از چند شب توقف آنجا به طرف میانکاله حرکت کردیم … وارد دهنه جزیره شدیم. این قدر گاو که از دهات گریخته بود، به آنجا رفته بود به مرور وحشی شده بود و ببر و مرال و قرقاول و شوکا دیدیم و شکار کردیم. نمی دانم خواننده باور میکند یا نه، واقعا هزار هزار فرار کردند … به قدر ۴۰ روز در این جزیره کوچک ماندیم. شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد.
آنچه میرزا محمدخان، منشی من یادداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: ۶ هزار قرقاول به ساری به دوستان خودمان در شهر فرستاده شد. ۳۵ ببر، ۱۸ پلنگ، ۶۳ گاو و گاومیش اهلی که وحشی شده بودند و ۱۵۰ مرال که گاو کوهی می گویند، در این ۴۰ روز کشته شد. چقدرها فرار کردند به جنگلهای بزرگ و چقدرها در خود جزیره ماندند، حسابش را خدا می داند".
انقراض این گربه سان زیبای ایران، اگرچه بسیار تاسف بار است، ولی باید به عنوان درس و تجربه ای گرانبها در جهت حفظ سایر گونه های ارزشمند و در خطر انقراض کشور مانند پلنگ و یوزپلنگ که دقیقا به همان دلایل فوق عرصه حیات بر آنها بسیار تنگ شده است مورد استفاده قرار بگیرد.